رهامرهام، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره

رهام کوچولو

اولین قدم ها

1391/9/25 18:40
نویسنده : شیما
381 بازدید
اشتراک گذاری

چند روزی بود که سه،چهار قدمی رو تنهایی راه میرفتی البته با ترس و لرز... حالا تقریبا دو روزه که کامل راه افتادی... خیلی بامزه است راه رفتنت،باید تمرکز کنی که یه وقت نیفتی، حالا وقتی دارم کار میکنم میبینم یه جوجو فسقلی کنارم وایستاده و دنبالم راه میره ، منم باید مواظب باشم نخورم بهش...

البته چون راه رفتنت احتیاج به تمرین داره تو این دو روز چند بار محکم خوردی زمین و دست وپات مجروج شده!!! اما خوب تا نخوری زمین که راه رفتن یاد نمیگیری...

راستی دیشب رفتیم سینما فیلم " من مادر هستم " رو دیدیم... خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم و کلی گریه کردم... از دیشب تا حالا هم یه بغضی گلومو گرفته ، خدایا چقدر مادر بودن سخته... یه مادر بچه اش رو هر جور که باشه دوست داره و حاضره به خاطرش هر کاری بکنه ، اما خدایا ازت میخوام هیچ وقت منو با بچه ام امتحان نکنی... ازت میخوام اثر گناهای من و اشتباهات گذشته امو هیچ وقت با کوچکترین ناراحتی بچه ام بهم نشون ندی ، من به خودت قسم که حاضرم همه ی سختیهای زندگی پسرمو یه تنه به دوش بکشم چه تو این دنیا و چه تو دنیای دیگه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

هیراد و عمه لیلاش
25 آذر 91 23:47
سلام به دوست جونی عزیزم یه خواهش کوچولو از شما دارم من در مسابقه سوگواره محرم اتلیه سها شرکت کردم ممنون میشم که به عکس من رای 5 امتیازی بدید لطفا به وبلاگم بیایید ادرس مسابقه لینک در قسمت پست ثابت میباشد قول میدم ٣٠ ثانیه بیشتر از وقت نازنینتونو نگیره منتظرکمکتون هستم راستی اگر قبلا به کوچولوی دیگه ای رای دادید میتونید دوباره برید و به هیراد جون رای بدید
نیر
27 آذر 91 0:00
الهی که خدا همیشه اولادتو برات حفظ کنه
الناز(مامان بنیا )
28 آذر 91 15:39
مبارک باشششششششششششششششششششه
عمه مهتاب
29 آذر 91 0:56
رهامکم جوجو ی خوشگل بیا خونمون شیطونی کن دلم واست اساسی تنگیده
مامان بردیا
7 دی 91 17:38
مبارکههههههههههههههههههبه بردیا سر بزنین.